سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غیرتمند هرگز زنا نکند . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط MahkooM در 87/10/3:: 2:33 عصر

زمستان

سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن ودیدار یاران را .

نگه جز پیش پای را دید نتواند ،

که ره تاریک و لغزان است.

وگر دست محبت سوی کس یازی ،

به اکراه از بغل دست آورد بیرون ....

که سرما سخت سوزان است .

نفس، کز گرمگاه سینه میآید برون،ابری شود تاریک .

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت .

نفس کاینست ، پس دیگر چه داری چشم ...

زچشم دوستان دور یا نزدیک .....؟

مسیحای جوانمرد من!ای ترسای پیر پیرهن چرکین !

هوا بس ناجوانمردانه سرد است ...آی .

دمت گرم و سرت خوش باد ...!

سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای !

منم من، میهمان هرشبت ، لولی وش مغموم .

منم من، سنگ تیپا خورده رنجور .

منم، دشنام پست آفرینش،نغنه ناجور .

نه از رومم ،نه از زنگم،همان بیرنگ بیرنگم .

بیا بگشای در ،،،بگشای، دلللللللللللتنگم .

                                                  ...سوته دل.


کلمات کلیدی : زمستان